بلاگ پادکست حرکت از نو

در اینجا در مورد پادکست صحبت خواهیم کرد

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «موسسه-ویدا» ثبت شده است

عقده چیست؟

یکی از جالب ترین نظریه های یونگ نظریه عقده است. مطمئنا با توجه به بار منفی این کلمه تا به حال از این عبارت دل خوشی نداشته اید. در نظریه یونگ عقده یعنی گذشته. همه ما گذشته ای داریم و بدون رودربایستی باید بگویم که همه ما عقده ایمحسوب میشویم. اما این اصلا به منظور بدی نیست.

زمانی که کودک هستیم، اصلا هیچ دید و تعاملی با دنیا نداریم. این پدر و مادر ما هستند که در شکل گیری باور ها و دیدگاه های ما نقش اصلی را ایفا میکنند.

عقده مثبت یا منفی؟

یونگ معتقد بود که ما در کودکی دچار دو نوع عقده میشویم که یا مثبت است یا منفی. برای مثال اگر پدر و مادر ما دنیا را برای ما محل نزاع و درگیری و خطرناک تعریف میکردند، این طرز تفکر باعث به وجود آمدن یک عقده منفی میشود.

در مقابل هم اگر پدر و مادر ما هوای ما را داشته اند و بسیار محبت کرده اند دنیا را محل امن و محبت به ما معرفی کرده اند باعث شکل گیری عقده مثبت شده ایم. با این تفاسیر شاید فکر کنید که خوش به حال آن ها که عقده مثبت دارند، ولی این عقده هم به طرز چشمگیری میتواند ما را از پا بیندازد.

افرادی که همیشه تحت مراقبت و محبت بوده اند عقده مثبت در روانشان جا خوش کرده است. آنها تصور میکنند که همه باید در خدمت آنها باشند و حس خاص بودن میکنند که در آینده میتواند آن ها را از جامعه طرد کند.

انتخاب های ما = عقده های ما

تقریبا همه انتخاب هایی که ما داریم و حتی اتفاقات بعد از انتخاب بر اساس عقده های ما شکل میگیرد.

رابرت الکس جانسون روانکاو یونگی معتقد است که عقده ها در یک هزارم ثانیه عمل میکند و تصمیمات مهم زندگی ما را میگیرد. پس آنقدر ها هم که فکر میکنیم روبرو شدن با عقده ها و کاهش اثرات آن کار آسانی نیست. عقده در تمام زندگی ما اعم از ازدواج و انتخاب رشته و ... دست دارد و آن ها را کنترل میکند.

زمان بررسی عقده در میانسالی مهم تر است

در میانسالی افراد از آسیب های عقده هایشان آگاه تر هستند و میتوانند آن را درک کنند. همین امر میتواند کمک شایانی به فرد در جهت دفع آسیب های آن کند. انواع عقده ها را در مقالات بعدی با شما به اشتراک خواهیم گذاشت.

نتیجه گیری

عقده ها از مهم ترین عوامل پیشرفت یا پسرفت در زندگی ما هستند چون تمام تصمیم گیری ما به آن ها وابسته است. میتوان گفت تقریبا اختیار زیادی از خود نداریم و بیشتر تصمیمات ما از عقده ها ناشی میشوند. پس شناخت آن به ما در جهت توسعه فردی کمک شایان توجهی میکند.

منبع:  موسسه آموزشی ویدا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علیرضا ذکاوتمند

سایه چیست؟

کارل گوستاو یونگ فیلسوف و روانپزشک اهل سوئیس معتقد بود که تئوری سایه یک کهن الگوست. کهن الگویی که در همه انسان ها در طول تاریخ تکرار شده و خواهد شد. به طور معمول هر کسی که یونگ را میشناسد و با تئوری های او آشناست، یکی از دغدغه هایش سایه های شخصیتی است.

این قضیه به خاطر این است که متوجه میشود سایه بر ازدواج، افسردگی، شخصیت و هر چیز دیگری در زندگی تاثیر میگذارد.

سایه شخصیتی چیست؟

تصویر 1 مقاله

سوالی که شاید به ذهن شما رسیده باشد این است که تئوری سایه چیست. در واقع تعارض بین آنچه هستیم و آنچه میخواهیم باشیم هسته مرکزی کشمکش های انسان است. چیزی که مرکزیت کانون تجربه انسان است را دوگانگی مینامیم. زندگی و مرگ، امید و ناامیدی، شر و خیر. تمام این نقاط متقابل در ما وجود دارند.

تمام دنیا در پایه دوگانگی و دو قطبی بودن خلق شده است. اگر ما شاد هستیم به این دلیل است که زمانی غم را تجربه کرده ایم و یا اگر صداقت را تشخیص میدهیم چون با فریب و نیرنگ مواجه شده ایم. هیچ کدام اینها بدون نقطه مقابل خود معنایی ندارند.

دنیایی را فرض کنید که همه چیز خوب و عالی و به قول شاعر گل و بلبل است. دیگر خوبی کردن و عشق ورزیدن تکراری میشود و معنایی پیدا نمیکند. اگر ما از ثروت خوشمان می آید چون رنج فقر را چشیده ایم و آن را دوست نداریم.

سایه چه تاثیری بر ما میگذارد؟

بنا بر گفته های بالا سایه تاثیرات مخربی بر زندگی ما میگذارد که انکار ناپذیر است. اگر فکر ما معطوف به این باشد که تنها در یک سوی این دو قطب قرار داریم ( در گستره محدود از ویژگی های انسانی) آنگاه ممکن است برای ما سوالی پیش بیاید. چرا ما اکنون کاملا از زندگی خود راضی نیستیم؟

 

READ

25 راهکار برای تقویت خلاقیت و افکار خلاق

 

چرا با وجود این همه علم و تکنولوژی هنوز هم شجاعت عمل کردن را نداریم؟ ما مدام ارزش ها و آرمان هایی در ذهن خود میپرورانیم ولی در آخر بر خلاف آن عمل میکنیم. تمام این اتفاقات دلیلی دارند. دلیل این مسائل زندگی آزمون نشده، بخش سایه های درون ما و جایی که قدرت غیر ارادی ما در آن پنهان شده میباشد. دقیقا در همین جاست که کهن الگوی سایه خود را نشان میدهد.

چرا از روبرو شدن با خودم میترسم؟

تقریبا همه ما از روبرو شدن با سایه های خود میترسیم. متاسفانه در جامعه به ما یاد داده اند تا همیشه از سایه های خود بترسیم و با آن روبرو نشویم. خیلی مواقع افکار شوم و منفی در ذهن ما بروز میکنند یا در حال انجام یک کار ناپسند هستیم مچ خودمان را میگیریم و فرار میکنیم. به نظر شما چرا این اتفاق می افتد؟

به نظر من این اتفاق می افتد چون ما میترسیم با بخش تاریک خود روبرو شویم. بهتر است این را بدانید که هر چه بخش های تاریک خود را سرکوب و انکار کنیم قدرت بیشتری پیدا میکنند. انکار ما باعث رنج و عذاب و پشیمانی میشود. اگر خرد پنهان در زیر سطح خودآگاه را استخراج نکنیم، سایه وجودمان را تسخیر میکند. این اتفاق باعث میشود تا کنترل خود را به دست سایه بدهیم و اثر سایه ای بوجود بیاید.

اگر کنترل به دست سایه بیفتد چه میشود؟

سایه قدرت تصمیم گیری آگاهانه را از ما میگیرد. تصمیماتی مثل اینکه چه بخوریم و یا چه بپوشیم و یا چه اعتیادی داشته باشیم. این تئوری باعث به وجود آمدن رفتار هایی میشود که حتی تصور نمیکردید روزی از شما سر بزند. انرژی حیاتی و پاک شما به آرامی زایل میشود. سایه ما را از بیان خود واقعی مان محروم میکند  و فرصت زندگی اصیل را از ما میگیرد. فقط با پذیرش دو گانگی میتوانیم از قید این مسائل رها شویم و تمام خود را بپذیریم.

 

READ

خلاصه کتاب انسان در جستجوی معنا

چرا باید سایه ام را بشناسم و آن را مالک شوم؟

کتاب اثر سایه سه دیدگاه اساسی را با شما به اشتراک میگذارد که برایتان  حقیقتى تازه را آشکار مى‌کند؛ آن چیزی که در حقیقت از آن واهمه داریم به جای شرم به ما احساس شفقت به خود میدهد. ما میتوانیم شجاعت به دست بیاوریم و به جای اینکه محدودیت را تجربه کنیم آزادی را حس خواهیم کرد. اگر سایه ها را نادیده در جعبه رها کنید، مانند جعبه ای میماند که پر از راز هاییست که میترسیم همه چیزمان را نابود کند.

در مقابل اگر در این جعبه را بگشاییم متوجه میشویم درون آن قدرتی است که همه چیز زندگی ما را تغییر میدهد. این توهم که فکر میکنیم سایه قرار است بر ما چیره شود و ما را نابود کند  درست نیست. سایه به ما دید بهتری از دنیا خواهد داد. اعتماد به نفس و عزت نفسی که خواهیم یافت مثال زدنی است.

سایه چه زمانی بر ما غالب میشود؟

سایه خرد بسیار زیادی برای ما به همراه دارد. اگر با آن روبرو نشویم و خرد آن را سازمان دهی نکنیم، میتواند با خرد در دستش ما را نابود کند. اگر ما نتوانیم آسیب پذیری خود را بپذیریم دقیقا آسیب پذیر میشویم. به مثال ها توجه کنید. وقتی خشم نامتناسبی از خود بروز میدهیم سایه بر ما چیره میشود. وقتی که ذات حقیقی مان را با دروغ میپوشانیم سایه برنده میشود. اگر آنچه هستیم را نپذیریم و با آن در جنگ باشیم سایه برنده میشود.

یونگ جمله زیبایی دارد که میگوید: تنها راه رهایی تحمل امر تحمل ناپذیر است. هر چه ما بیشتر سایه هایمان را در آغوش پذیرش بگیریم و این امر را تحمل کنیم روزی آزاد و رها خواهیم شد.

 

READ

تعلل ورزی در زندگی

چگونه با استفاده از سایه به کمال برسم؟

سایه فراتر از یک فرایند روانشناختی است و بیشتر مانند راه حل مشکلات حل نشده است. در این دنیا هیچ کسی نیست که سایه نداشته باشد. اگر سایه را جدی بگیریم و آن را بپذیریم و با آن به صلح برسیم میتوانیم حقیقت را پیدا کنیم. اعتقاد من این است که سایه یکی از بزرگترین موهبت های ما در زندگی است.

شاید فکر کنید که سایه دشمن ماست که باید آن را شکست دهیم و یا مسئله ایست که باید آن را حل کنیم. سایه در حقیقت یک زمین حاصلخیز است که باید کشت شود. جالب است بدانید کارل گوستاو یونگ نام سایه های وجود خود را ( شریک کله شق ) گذاشته بود.

نتیجه گیری

اگر بتوانیم با سایه های خود روبرو شویم و آن ها را بپذیریم زندگی شیرین تر و آرمانی تری خواهیم داشت. سایه یکی از مهم ترین تئوری های روانشناسی در دنیای امروز است.

 

منبع: www.vidaedu.ir  گروه آموزشی تحقیقاتی ویدا

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
علیرضا ذکاوتمند